بیماریهای گوارشی 50% از مشکلات و بیماریهای منجر به مرگ در اسبهای بالغ هستند. بر اساس مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شده به ازای هر 100 راس اسب در سال بین 9/0 تا 10 اسب دچار کولیک میشوند. وقوع کولیک بین فارمهای مختلف و حتی در زمانهای مختلف در یک فارم متفاوت است. به نظر چکیده کامل
بیماریهای گوارشی 50% از مشکلات و بیماریهای منجر به مرگ در اسبهای بالغ هستند. بر اساس مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شده به ازای هر 100 راس اسب در سال بین 9/0 تا 10 اسب دچار کولیک میشوند. وقوع کولیک بین فارمهای مختلف و حتی در زمانهای مختلف در یک فارم متفاوت است. به نظر میرسد وقوع کولیک به شدت متاثر از سطح کیفیت مدیریت گله و نگهداری اسب در طول سال است. این بدان معناست که تنوع در میزان وقوع، بیشتر از مدیرت منشا میگیرد تا نژاد اسبها. عوامل مختلفی مثل نژاد، سن، جنسیت، تاریخچه، تغذیه، فعالیتها، مشکلات عفونی و انگلی و مشکلات دندانی میتوانند احتمال ابتلا به کولیک را در اسبها افزایش دهند. به عنوان مثال اسبهای نژاد عرب را به عنوان نژاد مستعد به کولیک دانستهاند، همچنین نژادهای دیگری مثل تروبرد و استاندارد برد نیز در ریسک بالایی برای ابتلا به کولیک قرار دارند. علاوه بر این موارد، نریانها به ویژه نریانهای اخته شده به کولیک حساسترند. تغییر در نوع کنسانتره مصرفی، نوع سایر خوراکها، کیفیت علوفه و چراگاه در ارتباط نزدیکی با کولیک و عوامل ایجاد کننده آنها هستند. انگلهای رودهای به ویژه کرمهای نواری و استرانژیلوسها به عنوان ریسک فاکتورهای مهم و اساسی در ابتلای به کولیک مطرح هستند که میتوانند احتمال ابتلا را تا چندین برابر افزایش دهند.
پرونده مقاله
پوست، به عنوان سنگینترین و گستردهترین ساختار بدن، حدود 20%-12% از وزن بدن را به خود اختصاص داده است (نسبت وزن پوست به وزن بدن در منابع گوناگون، متفاوت است). پوست به دو بخش اصلی اپیدرم (روپوست) و درم (پوست) تقسیم میشود. در زیر درم، هیپودرم یا بافت زیرپوستی از نوع با چکیده کامل
پوست، به عنوان سنگینترین و گستردهترین ساختار بدن، حدود 20%-12% از وزن بدن را به خود اختصاص داده است (نسبت وزن پوست به وزن بدن در منابع گوناگون، متفاوت است). پوست به دو بخش اصلی اپیدرم (روپوست) و درم (پوست) تقسیم میشود. در زیر درم، هیپودرم یا بافت زیرپوستی از نوع بافت همبند سست وجود دارد. عموما در تمام پستانداران این تقسیم بندی مشابه است اما تفاوتهایی نیز بین گونههای مختلف یافت میشود. پوست، عملکردهای مختلفی از جمله حفاظت، درک حواس، تنظیم دما و ... دارد. به صورت کلی، پوست در نواحی پشتی بدن و نواحی جانبی اندامها ضخیم میشود و در سطح شکمی بدن و نواحی میانی اندامها به نازکترین حالت خود میرسد. پوست یک ناحیه ممکن است صاف و یا پر از چین باشد که به ساختار بافت پیوندی زیر آن برمیگردد. اپیدرم از لایههای مختف بازال، خاردار، دانهدار، شفاف و کراتینه تشکیل شده است. درم از دو لایه پاپیلاری و رتیکولر تشکیل شده و حاوی تعداد زیادی رگهای خونی و لنفی و همچنین گیرندههای حسی و عصبی است. مو به عنوان یکی از ضمائم پوستی، دارای ساختاری بلند، نازک و الاستیک است که پوشش داخلی آن توسط اپیدرم شکل میگیرد. پوشش خارجی مو که از جنس بافت همبند است، توسط درم ایجاد میشود. پدهای دست و پا نیز از تغییر بافت پوششی و پوست ایجاد شده که هم در اندامهای قدامی و هم خلفی یافت میشوند. ساختارهای مختلف دیگری همچون شاخ و سم نیز از پوست مشتق میشوند. لایههای حفره شکمی از خارج به داخل به ترتیب شامل پوست، فاسیای سطحی بدنه، عضلات اسکلتی، فاسیای عمقی بدنه و سروز است. غشای سروزی شامل یک لایه مزوتلیومی است که از یک لایه سلولهای سنگفرشی ساده و همچنین بافت همبند استروما ساخته شده است.
پرونده مقاله
کیفیت سم به عنوان مجموعهای از ویژگیهای بافت شاخی سم، شکل سم و آناتومی و فیزیولوژی ساختار داخلی سم شناخته میشود و سلامت سم به نوبه خود با تولید بافت شاخی مقاوم و با کیفیت تعیین میشود. یکپارچگی عملکردی بافت شاخی سم اساساً به تمایز مناسب، یعنی کراتینه شدن سلولهای اپی چکیده کامل
کیفیت سم به عنوان مجموعهای از ویژگیهای بافت شاخی سم، شکل سم و آناتومی و فیزیولوژی ساختار داخلی سم شناخته میشود و سلامت سم به نوبه خود با تولید بافت شاخی مقاوم و با کیفیت تعیین میشود. یکپارچگی عملکردی بافت شاخی سم اساساً به تمایز مناسب، یعنی کراتینه شدن سلولهای اپیدرمی سم بستگی دارد. کنترل و تعدیل کراتینه شدن اپیدرم سم توسط انواع مولکولها و هورمونها صورت میگیرد. این فرآیند به تامین مناسب مواد مغذی از جمله ویتامینها، مواد معدنی و عناصر کمیاب بستگی دارد. تنظیم و کنترل تمایز و جریان مواد مغذی به سلولهای اپیدرمی نقش اساسی در تعیین کیفیت و در نتیجه یکپارچگی عملکردی بافت شاخی سم دارد. کاهش عرضه مواد مغذی به سلولهای اپیدرمی کراتینهکننده منجر به تولید بافت شاخی با کیفیت پایینتر و افزایش حساسیت آن به آسیبهای شیمیایی، فیزیکی یا میکروبی محیط میشود. شواهد زیادی نشان میدهد که هورمونها، ویتامینها، مواد معدنی و عناصر کمیاب نقش مهمی در رشد طبیعی بافت شاخی سم و تشکیل صحیح کراتین دارند. افزایش فراهمی زیستی مواد معدنی کمیاب، استفاده از آنها را بهبود میبخشد و میتواند به بهبود یکپارچگی بافتهای کراتینه شده کمک کند.
پرونده مقاله
گاوها معمولا مقید سازی فیزیکی را تحمل می کنند بنابراین، بسیاری از روش های درمانی و جراحی شامل جراحی های اندام حرکتی را می توان با استفاده از ترکیب آرام بخشی ملایم و بی حسی موضعی یا ناحیه ای انجام داد. این روش ها از خطرات بیهوشی عمومی اجتناب می کنند و نسبتا ساده چکیده کامل
گاوها معمولا مقید سازی فیزیکی را تحمل می کنند بنابراین، بسیاری از روش های درمانی و جراحی شامل جراحی های اندام حرکتی را می توان با استفاده از ترکیب آرام بخشی ملایم و بی حسی موضعی یا ناحیه ای انجام داد. این روش ها از خطرات بیهوشی عمومی اجتناب می کنند و نسبتا ساده و ارزان با عوارض جانبی کم هستند. بی حسی موضعی یا ناحیه ای شامل تزریق داروی بی حسی است که از بین رفتن حس را در یک بخش از بدن فراهم می آورد. استفاده مناسب از بی حسی های موضعی ابزاری مهم جهت انجام روش های درمانی و جراحی در اندام های حرکتی گاو است. مهم است که بی حسی موضعی بی دردی کافی را برای کنترل درد فراهم آورد. لیدوکایین معمول ترین داروی بیحسی موضعی است که در گاو استفاده می شود. چندین روش بی حسی موضعی و ناحیه ای شامل بی حسی عصبی، بی حسی حلقوی، بی حسی چهار نقطه ای و بی حسی ناحیه ای سیاهرگی برای بخش پایینی اندام ها در گاو وجود دارد. در بی حسی ناحیه ای، داروی بی حسی نزدیک یک عصب خاص تزریق می شود در حالی که بی حسی حلقوی با تزریق داروی بی حسی به صورت دورتادور انجام می شود. در بی حسی چهار نقطه ای، داروی بی حسی در چهار نقطه بهمنظور بی حس کردن بخش پایینی اندام از پسترن به سمت پایین تزریق می شود. در بی حسی ناحیه ای سیاهرگی، داروی بی حسی به صورت داخل سیاهرگی از طریق یک کاتاتر، پس از قرار دادن تورنیکت دورتادور اندام تزریق می شود. توجه به حجم داروی بی حسی موضعی جهت پیشگیری از اثرات سمی این داروها ضروری است. در این مقاله، معمول ترین روش های بی حسی موضعی در بخش انتهایی اندام ها گاو شرح داده می شود.
پرونده مقاله
از مهمترین کاربردهای علم اپیدمیولوژی، بررسی علت رخداد بیماریها است. در این راستا طراحی درست مطالعهها برای نزدیک شدن به علت و عوامل خطر رخداد بیماریها امری حیاتی است. مطالعههای مشاهدهای، دستهای از مطالعهها هستند، که به شناسایی عوامل خطر رخداد بیماریها کمک کرده و چکیده کامل
از مهمترین کاربردهای علم اپیدمیولوژی، بررسی علت رخداد بیماریها است. در این راستا طراحی درست مطالعهها برای نزدیک شدن به علت و عوامل خطر رخداد بیماریها امری حیاتی است. مطالعههای مشاهدهای، دستهای از مطالعهها هستند، که به شناسایی عوامل خطر رخداد بیماریها کمک کرده و با برآورد کمی اثر این عوامل بر رخداد بیماری، در کنترل آن در جامعه تأثیر میگذارند. این مطالعهها از راه مشاهده سیر طبیعی بیماری در جمعیت انجام میشوند. ثبت درست و دقیق دادهها (بخشی که در کشور کمتر مورد توجه قرار میگیرد) زیربنای اصلی این مطالعهها است که نیازمند توجه ویژه مراکز آموزشی، ترویجی و پژوهشی است. در این مقاله در ابتدا انواع مطالعههای مشاهدهای بهطور کلی معرفی شده است. پس از آن مطالعههای مقطعی، مورد- شاهدی و همگروهی بهعنوان سه نوع اصلی مطالعههای مشاهدهای بهطور کامل توضیح داده شدهاند. چگونگی گروهبندی نمونهها برای ورود به مطالعه، محاسبه حداقل تعداد نمونه، کاربردها و مزایا و معایب هر یک از مطالعهها بهتفصیل شرح داده شدهاست. همچنین امکاناتی که هر یک از انواع این مطالعهها برای تفسیر علیتی رخداد بیماری یا حاصل مورد نظر در مطالعه، در اختیار پژوهشگر میگذارد؛ در انتهای هر بخش آمده است. پس از معرفی چگونگی اجرای هر مطالعه، برای آشنایی بیشتر خوانندگان بسته به مورد به 3 یا 4 مقاله که طرح مطالعاتی مشابه دارند، ارجاع داده شده است تا به عنوان نمونهای از یک مطالعه مشاهدهای بهعنوان الگو قرار گیرد. باید توجه داشت این نوع مطالعهها زیربنایی، برای اجرای مطالعههای مداخلهای هستند و ایجاد زیرساخت برای ثبت داده و تحلیل آن برای انجام این مطالعهها ضروری است.
پرونده مقاله